بیشتر ما به عنوان مدیر، مستعد یک ایراد بهخصوص هستیم: تمایل به مدیریت افراد بهنحوی که انگار قطعات یک سیستم هستند. کاملاً واضح است که این تمایل از کجا ناشی میشود. ببینید چگونه برای مدیریت آماده شدیم: چون در مقام انجامدهندهی کار، متخصص و توسعهدهنده، عملکرد خوبی داشتیم، فکر کردند برای مدیریت هم گزینه مناسبی هستیم. کار ما اغلب مرتبط با سازماندهی منابع درقالب قطعات ماژولار، مانند روالهای نرمافزاری، مدارها، یا واحدهای کاری دیگر، بود. ماژولهایی که میساختیم، قرار بود در بسته باشند و بتوان با خیال راحت از خصوصیات منحصربهفرد داخلی آنها چشمپوشی کرد. آنها برای استفاده از طریق یک رابط استاندارد طراحی شده بودند.
پس از سالها تکیه بر این روشهای ماژولار، عجیب نیست که به عنوان مدیرانی تازهکار سعی میکنیم کارکنان خود را به همان شیوه مدیریت کنیم. ولی متاسفانه این شیوه خیلی کارآمد نیست.
در بخش اول، به واکاوی روشی بسیار متفاوت برای مدیریت افراد و نگرش به آنها میپردازیم. روشی که سازگاری ویژهای با خصوصیتهای کاملاً غیرماژولار نیروی انسانی دارد.